بخش پنجم: آخرت اندیشی امام حسن مجتبی(ع)
لزوم کسب آمادگی برای روز قیامت
باری! لازمهی ایمان به روز قیامت، آمادگی برای آن روز و تحصیل زاد و توشه از این دنیاست. حضرت امام امیرالمؤمنین علی(ع) ضمن وصایای خود به فرزند بزرگوارشان حضرت امام حسن مجتبی(ع) میفرمایند:
وَ اعْلَمْ أنَّ أمَامَكَ طَرِیقاً ذَا مَسَافَةٍ بَعِیدَةٍ وَ مَشَقَّةٍ شَدیدَةٍ؛
بدان که پیش رویت راهی طولانی و پر مشقّت داری و باید با آمادگی، آن راه را بپیمایی.
فَلا تَحْمِلَنَّ عَلَی ظَهْرِكَ فَوْقَ طَاقَتِكَ؛
مراقب باش که فوق طاقتت، بار بر دوشت نگیری.
وَ إِذَا وَجَدْتَ مِنْ أَهْلِ الْفَاقَةِ مَنْ یحْمِلُ لَكَ زَادَكَ؛[1]
هماکنون اگر نیازمندانی را دیدی که آمادهاند باری از تو بر دوش خود بکشند و بارت را سبک کنند، آن را مغتنم بشمار و از انفاق به آنها بخل نکن. که فردا همان پولها را با آتش جهنّم میگدازند و به بدن انسان میچسبانند.
...الَّذِینَ یكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلا ینْفِقُونَها فِی سَبِیلِ اللهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِیمٍ یوْمَ یحْمی عَلَیها فِی نارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوَی بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ هذَا ما كَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ فَذُوقُوا ما كُنْتُمْ تَكْنِزُونَ؛[2]
...آنان که طلا و نقره را گنج میسازند و آنها را در راه خدا انفاق نمیکنند، آنان را به عذابی دردناک بشارت ده؛ آن روزی که در میان آتش جهنّم بر آن گنجها میدمند و سوزانشان میسازد، آنگاه با آنها پیشانیها و پهلوها و پشتهای صاحبان گنج را داغ میکنند و میگویند، این همان است که برای خودتان ذخیره کردهاید، اینک بچشید آنچه را که برای خود ذخیره میکردید.
حقیقت دنیا و مرگ از نگاه امام مجتبی(ع)
خداوند متعال فرموده است:
زُینَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَالْبَنِینَ...؛[3]
محبّتِ خواستنیها از زنان و پسران و... در نظر مردم آرایش شده است.
دنیا، جای فریب است و آدم عاقل، فریب نمیخورد. این بچّه است که وقتی ترش و شیرین به او نشان بدهند فریب میخورد. در شب معراج به رسول خدا(ص) گفتند:
یا اَحْمَدُ اِحْذَرْ اَنْ تَكُونَ مِثْلَ الصَّبِی اِذا نَظَرَ اِلَی الْاَخْضَرِ وَ الْاَصْفَرِ وَ اِذا اُعْطِی شَیئاً مِنَ الْحُلْوِ وَ الْحامِضِ اِغْتَرَّ بِهِ؛[4]
ای احمد! مراقب باش مانند بچّه نباشی که وقتی سبز و زردی ببیند و ترش و شیرینی به او داده شود، فریب میخورد.
از امام حسن مجتبی(ع) سؤال شد مرگ چیست؟ فرمود:
برای مؤمنین:
اَعْظَمُ سُرُورٍ یرِدُ عَلَى اَلْمُؤْمِنِینَ اِذْ نُقِلُوا عَن دارِ الْغُرورِ اِلَى دارِ الْاَبَدِ؛
مرگ، بزرگترین مَسَرَّت برای مؤمنین است. چون از این عالم پر محنت به عالم پربهجت منتقل میشوند.
امّا برای کفّار:
اَعْظَمُ حُزْنٍ یرِدُ عَلَی الكافِرِینَ اِذْ نُقِلُوا عَنْ جَنَّتِهِمْ اِلَی نارٍ لا تَبِیدُ و لا تَطْفَأُ؛[5]
مرگ، برای کافران بزرگترین اندوه و شدیدترین عذاب است. زیرا این عالمی که بهشت آنها بوده به عالمی که سراسر عذاب است و آتشی که خاموش شدن ندارد منتقل میشوند.
اَلنَّومُ اَخُو الْمَوت؛[6]
خواب، برادر مرگ است.
امام باقر(ع) فرمود:
هُوَ النَّومُ الَّذِی یأتیكُمْ كُلِّ لَیلَة؛[7]
این همان خوابی است که هر شب سراغ شما میآید.
فرق خواب با مرگ این است که خواب، موقّت است و مرگ، دائمی. آری یک شب ما را میخوابانند و تا روز محشر بیدارمان نمیکنند. چند سالی ما را تمرین میدهند. سی سال و چهل سال ما را میخوابانند و بیدار میکنند و...
میخواهند بگویند این خواب، مانند مرگ است.
کَما تَنامُونَ تَمُوتُونَ وَ کَما تَسْتَیْقِظُون تُبْعَثُون؛
همانگونه که میخوابید؛ میمیرید و همانطور که از خواب بیدار میشوید، در محشر برانگیخته میشوید!
هُوَ النَّومُ الَّذِی یأتیكُمْ كُلَّ لَیلَةٍ اِلاّ اَنَّهُ طَویلٌ مُدَّتُهُ لا ینْتَبَهُ مِنْهُ اِلاّ یومَ القِیامَةِ؛
مرگ، همان خوابی است که هر شب به سراغتان میآید؛ با این تفاوت که مدّت آن خواب طولانی است و تا روز قیامت بیداری نخواهید داشت.
خوف شدید امام(ع) از امر آخرت
وَ کانَ إذا ذُکِرَ الْمَوْتَ بَکی؛[8]
«وقتی سخن از مرگ در محضر امام مجتبی(ع) به میان میآمد، گریان میشد».
با شنیدن این جمله باید بگوییم آن که باید گریه کند، ما هستیم. در دعای ابوحمزه ثمالی میخوانیم: خدایا! چرا من گریه نمیکنم؟!
وَ ما لی لا اَبْكی وَ لا اَدْرِی اِلی ما یكُونُ مَصِیری؛
«مرا چه شده است که گریه نمیکنم و حال آنکه هیچ نمیدانم عاقبت کارم به کجا منتهی خواهد شد».
وَ إِذا ذُکِرَ الْقَبْرُ بَکی؛
«وقتی سخن از قبر و رفتن در دل خاک گفته میشد، امام میگریست».
وَ إِذا ذُکِرَ الْبَعْثَ وَ الْنُّشُورَ بَکی؛
«وقتی سخن از رستاخیز و برخاستن از قبر به میان میآمد، گریه میکرد».
وَ إِذا ذُکِرَ الْمَمَرُّ عَلَی الصِّراطِ بَکی؛
«وقتی سخن از عبور از صراط گفته میشد، امام(ع) گریه میکرد».
وَ إِذا ذُکِرَ الْعَرْضُ عَلَی اللهِ شَهِقَ شَهْقَةً یُغْشی عَلَیْهِ مِنْها؛
«و هرگاه سخن از مسألهی عرضه داشتن اعمال به درگاه الهی و ایستادن در موقف حساب و گزارش اعمال مطرح میشد، امام نالهای جانسوز میزد و فریادی میکشید و بیهوش میشد و حالت غش بر حضرتش عارض میگشت».
آری، اهلبیت عصمت و طهارت(ع) از سنگینی عَقَبات سر راه آگاهند و هماکنون احساس فشار در روح و جان خود مینمایند؛ وای به حال ما بیخبران!
حالات امام مجتبی(ع) به هنگام اقامهی نماز
وَ كانَ إذا قامَ فِی صَلاتِهِ؛
«وقتی که به نماز میایستاد».
تَرْتَعِدُ فَرائِصُهُ بَینَ یدَی رَبِّهِ عَزَّوَجَلَّ؛
«استخوانهای سینه و ماهیچههای بدنش در پیشگاه خدایش میلرزید».
وَ كانَ إذا ذُكِرَ الْجَنَّةُ وَ النّارُ؛
«مسألهی بهشت و جهنّم که پیش میآمد».
اِضْطَرَبَ اضْطِرابَ السَّلِیمِ؛[9]
«آنچنان مضطرب و دگرگون میشد که مانند آدم مارگزیده به خود میپیچد».
دنیا و حبّ دنیا از منظر امام مجتبی(ع)
وَ قالَ الاِمامُ الحَسَنُ(ع): مَنْ أَحَبَّ الدُّنیا ذَهَبَ خَوْفُ الآخِرَةِ عَن قَلبِهِ.[10]
هر که دنیا را دوست داشته باشد ترس آخرت از دلش بیرون میرود.
وَ قالَ لاِمامُ الحَسَنُ(ع): هَلاكُ النّاسِ فی ثَلاثِ، اَلكِبرِ وَ الحِرصِ وَ الحَسَد، فَالكِبرُ هَلاكُ الدِّینِ وَ بِهِ لُعِنَ اِبلِیسُ، وَ الحِرصُ عَدُوُّ النَّفسِ وَ بِهِ اُخرِجَ آدَمُ مِنَ الجَنَّةِ، وَ الحَسَدُ رائِدُ السُّوءِ وَ مِنهُ قَتَلَ قابِیلُ هابِیلَ.[11]
نابودی مردم در سه چیز است: ۱ـ تکبّر ۲ـ حرص ۳ـ حسادت، تکبّر باعث نابودی دین است و به سبب همین خصلت است که شیطان مورد لعن قرار گرفت، و حرص دشمن جان است و به واسطه همین خصلت حضرت آدم(ع) از بهشت رانده شد، و حسادت راهنمایی است به سوی بدی و خلافکاری، و از بدیهای همین خصلت است که قابیل (برادرش) هابیل را کشت.
وَ قالَ الاِمامُ الحَسَنُ(ع): مَصائِبُ اَلدُّنیا أَربَعُ: مَوْتُ الْوالِدِ، وَ مَوْتُ الْوَلَدِ، وَ مَوْتُ الْأَخِ، وَ مَوْتُ الْمَرْأَةِ، فَمَوْتُ الْوالِدِ قاصِمُ الظَّهْرِ، وَ مَوْتُ الْوَلَدِ صَدْعُ الْفُؤادِ، وَ مَوتُ الْأَخِ قَصُّ الْجَناحِ، وَ مَوْتُ الْمَرْأَةِ حُزْنُ ساعَةٍ.[12]
مصیبتهای دنیا چهار چیز است: ۱ـ مرگ پدر ۲ـ مرگ فرزند ۳ـ مرگ برادر ۴ـ مرگ زن، پس مرگ پدر کمرشکن است و مرگ فرزند دل را میشکافد و مرگ برادر بال و پر را قطع میکند و مرگ زن ساعتی ناراحتی دارد.
وَ قالَ الاِمامُ الحَسَنُ(ع): أَلنّاسُ فی دارِ سَهوٍ وَ غَفلَةٍ. یعْمَلُونَ وَلا یعْلَمُونَ، فَاِذا صارُوا إلَى الآخِرَةِ، صارُوا اِلى دارِ یقینٍ، یعْلَمُونَ وَ لا یعْمَلُونَ.[13]
مردم در این دنیا در سرای بیخبری و غفلت به سر میبرند، عمل میکنند و نمیدانند، وقتی که به سرای آخرت و به خانهی یقین رسیدند، آن گاه است که میدانند، ولی دیگر قادر به عمل نیستند.
وَ قالَ الاِمامُ الحَسَنُ(ع): مَنْ أَحَبَ الدُّنْیا ذَهَبَ خَوْفُ الْآخِرَةِ مِنْ قَلْبِهِ وَ مَنِ ازْدَادَ حِرْصاً عَلَى الدُّنْیا لَمْ یزْدَدْ مِنْهَا إِلَّا بُعْداً وَ ازْدَادَ هُوَ مِنَ اللهِ بُغضاً وَ الْحَرِیصُ الْجَاهِدُ وَ الزَّاهِدُ الْقَانِعُ کِلَاهُمَا مُسْتَوْفٍ أکُلَهُ غَیْرُ مَنْقُوصٍ مِنْ رِزْقِعِ شَیْئاً فَعَلامَ التَّهَافُتُ فِی النَّارِ وَ الْخَیْرُ كُلُّهُ فِی صَبْرِ سَاعَةٍ وَاحِدَةٍ تُورِثُ رَاحَةً طَوِیلَةً وَ سَعَادَةً كَثِیرَةً.[14]
هر کس دنیا را دوست داشته باشد ترس آخرت از دلش بیرون رود و هر کس به دنیا حریصتر بشود از دنیا فقط دورتر میشود و خشم خدا بر او زیادتر میشود و حریصی که کوشش بسیار میکند و زاهدی که قانع است، هر دو روزی خود را میخورند در حالی که از روزی آنها چیزی کم نمیشود، پس افتادن در آتش به خاطر چیست؟ و تمام خیر در صبر کردن برای یک ساعت است که آرامش طولانی و خوشبختی زیاد را به دنبال دارد.
وَ قالَ الاِمامُ الحَسَنُ(ع): النَّاسُ طَالِبَانِ: طَالِبٌ یطْلُبُ الدُّنْیا، حَتَّى إِذَا أَدْرَكَهَا هَلَكَ وَ طَالِبٌ یطْلُبُ الْآخِرَةَ حَتَّى إِذَا أَدْرَكَهَا فَهُوَ نَاجٍ فَائِزٌ وَ اعْلَمْ أَیهَا الرَّجُلُ أَنَّهُ لا یضُرُّكَ مَا فَاتَكَ مِنَ اَلدُّنْیا وَ أَصَابَكَ مِنْ شَدَائِدِهَا إِذَا ظَفِرْتَ بِالْآخِرَةِ وَ مَا ینْفَعُكَ مَا أَصَبْتَ مِنَ اَلدُّنْیا إِذَا حُرِمْتَ الْآخِرَة.[15]
مردم دو نوع جوینده هستند: ۱ـ جوینده دنیا تا این که آن را در مییابد و هلاک میشود. ۲ـ جویندهای که آخرت را میجوید پس هرگاه آن را دریابد نجات یافته و رستگار است و بدان ای مرد! آنچه که از دنیا از دست دادهای و سختیهایی که کشیدهای، ضرر به تو نمیزند هرگاه که به آخرت رسیده باشی، و زمانی که از آخرت محروم شده باشی هر آنچه از دنیا به تو رسیده است سودی نمیرساند.
وَ قالَ الاِمامُ الحَسَنُ(ع): لا تَخْرُجُ نَفْسُ ابْنِ آدَمَ مِنَ اَلدُّنْیا إِلاَّ بِحَسَرَاتٍ ثَلاَثٍ: أَنَّهُ لَمْ یشْبَعْ مِمَّا جَمَعَ، وَ لَمْ یدْرِكْ مَا أَمَّلَ، وَ لَمْ یحْسِنِ الزَّادَ لَمَّا قَدِمَ عَلَیهِ.[16]
جان فرزند آدم از دنیا خارج نمیشود (و نمیمیرد) مگر به ناراحتی سهگانه: ۱ـ آنچه را که جمع کرد از آن سیر نشد. ۲ـ به آنچه آرزو نمود نرسید. ۳ـ و زاد و توشهی خود را نیکو نکرد که بر او (در روز قیامت) مقدّم شود.
وَ قالَ الاِمامُ الحَسَنُ(ع): لا تُجاهِدِ الطَّلَبَ جِهادَ الْغالِبِ، وَ لا تَتَّكِلْ عَلَى القَدَرِ اتِّكالَ المُسْتَسْلِمِ، فإِنَّ ابتِغاءَ الفَضْلِ مِنَ اَلسُّنَّةِ، وَ الإِجمالَ فِی الطَّلَبِ مِنَ العِفَّةِ، وَ لَیسَتِ العِفَّةِ بِدافِعَةٍ رِزْقاً وَ لا الحِرْصُ بِجالِبٍ فَضلاً، فَإِنَّ الرِّزْقَ مَقْسُومٌ، وَ استِعْمالَ الحِرْصِ استِعْمالُ المَآثِمِ.[17]
نه مانند جنگجویان در پی کسب روزی تلاش کن و نه چون تسلیمشدگان به تقدیر تکیه کن (نه حرص و نه سستی) چرا که به دنبال فضل (و احسان خدا) رفتن سنّت است، و حرص نزدن در طلب (و احسان خدا) رفتن سنّت است، و حرص نزدن در طلب (رزق و روزی) عفّت است، و عفّت ورزیدن، رزق و روزی را دفع نمیکند و همچنین حرص زدن آن را زیاد نمیکند، زیرا که رزق و روزی قسمت شده و حرص داشتن موجب گناه میشود.
وَ قالَ الاِمامُ الحَسَنُ(ع): مَنِ اسْتَخَفَّ بِإِخْوانِهِ فَسَدَتْ مُرُوَّتُهُ، وَ لا یهْلِكُ اِلاَّ الْمُرْتابُونَ، وَ ینْجُو الْمُهْتَدُونَ الَّذِینَ لَمْ یتَّهِمُوا اللهَ فِی آجالِهِمْ طَرْفَةَ عَینٍ وَ لا فی اَرْزاقِهِمْ، فَمُرُءَتُهُمْ كامِلَةٌ، وَ حَیاؤُهُمْ كَامِلٌ، یصْبِرُونَ حَتَّى یأْتِی لَهُمُ اللهُ بِرِزْقٍ، وَ لاَ یبِیعُونَ شَیئاً مِنْ دِینِهِمْ، وَ مُرُوأتَهُمْ بِشَیءٍ مِنَ الدُّنْیا، وَ لا یطْلُبُونَ مِنْهُ شَیئاً مِنْها بِمَعَاصِی اللهِ.[18]
کسی که (ارزش و مقام) برادران دینی خود را کوچک و سبک بشمارد جوانمردیاش از بین میرود، و هلاک نمیشوند مگر افرادی که اهل شکّ و تردید (به خدا) هستند، و هدایت یافتگان نجات پیدا میکنند کسانی که خدا را در مورد اجل مرگشان و رزق و روزیاشان به اندازه یک چشم بر هم زدن متّهم نکردهاند، و اندک چیزی از دین و جوانمردیاشان را به چیزی از دنیا نمیفروشند، و چیزی از دنیا را از خدا بواسطهی سرپیچی از دستورات او نمیجویند.
آخرت نگری و توشه اندوزی از نگاه امام مجتبی(ع)
قِیلَ لِلْحَسَنِ(ع) مَا الزُّهدُ: قالَ(ع) الرَّغبَةُ فِی التَّقْوی وَ الزَّهادَةُ فِی الدُّنْیا. قِیلَ فَمَا الْحِلْمُ؟ قالَ(ع) کَظْمُ الغَیْظِ وَ مِلْکُ النَّفْسِ، قِیلَ مَا السَّدادُ؟ قَالَ(ع) دَفْعُ الْمُنکَرِ بِالْمعرُوفِ.[19]
به امام حسن(ع) عرض شد زهد چیست؟ فرمودند: رغبت به تقوی و بیرغبتی در دنیا، عرض شد حلم چیست؟ فرمودند: فرو بردن خشم و مسلّط شدن بر نفس، عرض شد سَداد و درستی چیست؟ فرمودند: برطرف نمودن زشتی به وسیلهی خوبی.
وَ قالَ الاِمامُ الحَسَنُ(ع): اَلنّاسُ اَرْبَعَةٌ فَمِنْهُمْ مَنْ لَهُ خُلُقٌ وَ لا خَلاَقَ لَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ لَهُ خَلاَقٌ وَ لا خُلُقَ لَهُ، قَدْ ذَهَبَ الرّابِعُ وَ هُوَ الَّذی لا خَلاقَ وَ لا خُلُقَ لَهُ وَ ذلِكَ شَرُّ النّاسِ وَ مِنْهُمْ مَنْ لَهُ خُلُقٌ وَ خَلاقٌ فَذلِكَ خَیرُ النّاسِ.[20]
مردم چهار گروهند: ۱ـ گروهی که اخلاق دارند امّا بهرهای (از زندگی) ندارند. ۲ـ گروهی که بهرهای (از زندگی دنیا) دارند ولی اخلاق ندارند ۳ـ گروهی که نه اخلاق دارند و نه بهرهای (از زندگی دنیا) و اینها از بدترین مردم هم هستند ۴ـ و کسانی که اخلاق دارند و بهرهای (در دنیا نیز) دارند و اینها بهترین مردم هستند.
وَ قالَ الاِمامُ الحَسَنُ(ع): یابْنَ آدمَ، اِنَّكَ لمْ تَزَلْ فی هَدْمِ عُمْرِكَ مُنْذُ سَقَطْتَ مِنْ بَطْنِ اُمِّكَ، فَخُذْ مِمّا فی یدَیكَ لِما بَینَ یدَیكَ، فَإنَّ الْمُؤمِنَ یتَزَوَّدُ وَ الْكافِرُ یتَمَتَّعُ، وَ کانَ یُنادِی مَعَ هذِهِ الْمَوْعِظَةِ وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوی.[21]
ای آدمیزاده! همانا تو پیوسته به دنبال از بین بردن عمرت بودهای از زمانی که از شکم مادرت بیرون آمدی پس، از آنچه اکنون در دستان توست برای آیندهات چیزی بگیر چرا که انسان مؤمن ذخیره میکند و توشه برمیدارد و انسان کافر فقط بهره میبرد. و آن حضرت با این موعظه، این آیه شریفه را میخواندند: و توشه بردارید و همانا بهترین توشه تفواست.
وَ قالَ الاِمامُ الحَسَنُ(ع): كُلُّ مُعَاجَلٍ یسْأَلُ الْإِنْظَارَةَ، وَ كُلُّ مُؤَجَّلٍ یتَعَلَّلُ بِالتَّسْوِیفِ.[22]
آنهایی که مدّت (عمرشان) تمام شده (از خدا) درخواست مهلت میکنند، و آنهایی که فرصت دارند (قدر فرصتها را نمیدانند و) سهلانگاری میکنند.
وَ قالَ الاِمامُ الحَسَنُ(ع): اِعْمَلْ لِدُنْیاكَ كَأَنَّكَ تَعِیشُ أَبَداً وَ اِعْمَلْ لآِخِرَتِكَ كَأَنَّكَ تَمُوتُ غَداً.[23]
برای دنیای خود چنان کار کن که گویا همیشه زندهای و برای آخرتت چنان کار کن که گویا فردا میمیری.
وَ قالَ الاِمامُ الحَسَنُ(ع): فَأَنْزِلِ الدُّنْیا بِمَنْزِلَةِ الْمَیتَةِ خُذْ مِنْهَا مَا یكْفِیكَ فَإِنْ كَانَ ذَلِكَ حَلاَلاً كُنْتَ قَدْ زَهِدْتَ فِیهَا وَ إِنْ كَانَ حَرَاماً لَمْ تَكُنْ قَدْ أَخَذْتَ مِنَ الْمَیتَةِ وَ إِنْ كَانَ الْعِتَابُ فَإِنَّ الْعِتابَ یسِیرٌ.[24]
دنیا را نزد خود به منزلهی مُرداری تصوّر کن، و از آن به اندازهی کفایت بگیر، پس اگر حلال باشد پس به تحقیق تو در آن زهد ورزیدهای، و اگر حرام باشد، در آن وِزْر و گناهی نخواهد بود، زیرا که آنچه گرفتهای مثل آن چیزی است که از مردار (در حال ناچاری و اضطرار) گرفتهای و اگر عتاب و سرزنش باشد پس همانا سرزنش آن کم خواهد بود.
وَ قالَ الاِمامُ الحَسَنُ(ع): اتَّقُوا اللهَ عِبَادَ اللهِ وَجِدُّوا فِی الطَّلَبِ وَ تُجَاهَ الْهَرَبِ وَ بَادِرُوا الْعَمَلَ قَبْلَ مُقَطَّعَاتِ النَّقِمَاتِ وَ هَادِمِ اللَّذَّات فَإِنَّ الدُّنیا لا یَدُومُ نَعِیمُها، وَ لا تُؤمَنُ فَجِیعُها...[25]
بندگان خدا! از خدا بپرهیزید و در طلب (رزق حلال و سعادت آخرت) و در مقابلِ فرارِ از مشکلات جدّیّت بخرج دهید، و به عمل بشتابید قبل از (آمدن و) نزول عذابها، و قبل از رسیدن (مرگ که) در هم کوبندهی لذّت
هاست، زیرا دنیا نعمتهایش دائمی نیست، و مصیبتها و بلاهایش ایمنی ندارد.
قِیلَ لِلحَسَنِ(ع) كَیفَ أَصْبَحْتَ یابْنَ رَسُولِ اللهِ(ص)؟ قالَ: أَصْبَحْتُ وَلِی رَبٌّ فَوقِی، وَ النّارُ أَمامِی، وَالمَوْتُ یطْلُبُنِی، وَالحِسابُ مُحْدِقٌ بِی، وَ أَنَا مُرْتَهَنٌ بِعَمَلِی، لا أَجِدُ ما أُحِبُّ وَ لا أَدفَعُ ما أَكْرَهُ، وَ الْأُمُورُ بِیدِ غَیرِی، فَإِن شاءَ عَذَّبَنی، وَ إِن شاءَ عَفا عَنّی، فَأَی فَقیرٍ أَفْقَرُ مِنّی؟[26]
به حضرت امام حسن(ع) گفته شد، چگونه صبح کردی ای فرزند رسول خدا! حضرت فرمودند: صبح کردم در حالیکه خداوند (بر من مسلّط است و) بالای من قرار دارد، آتش در مقابل من است، و مرگ مرا طلب میکند، و حساب کنندگان (اعمال) مرا محاصره کردهاند، و من در بند و گرو عملم هستم، آنچه را که دوست دارم به دست نمیآورم، و آنچه را که دوست ندارم نمیتوانم از خود دور کنم، و کارها به دست دیگری اداره میشود، اگر بخواهد (خداوند) مرا عذاب میکند، و اگر بخواهد از من در میگذرد، پس کدام فقیر از من درماندهتر است؟
سَئَلَ الشّامِیُّ الْحَسَنَ(ع) عَنْ مَسائِلَ وَ جَوابُهُ(ع) عَنها قالَ(ع) اَمّا عَشَرَةُ اَشیاءَ بَعْضُها اَشَدُّ مِنْ بَعْضٍ: فَأشَدُّ شَیءٍ خَلَقَ اللهُ الْحَجَرَ، وَ اَشَدُّ مِنَ الْحَجَرِ الْحَدِیدُ، وَ اَشَدُّ مِنَ الْحَدِیدِ النّارُ، وَ اَشَدُّ مِنَ النّارِ الْماءُ، وَ اَشَدُّ مِنَ الْماءِ السَّحابُ، وَ اَشَدُّ مِنَ السَّحابِ الرِّیحُ، وَ اَشَدُّ مِنَ الرِّیحِ الْمَلَكُ، وَ اَشَدُّ مِنَ الْمَلَكِ، مَلَكُ الْمَوْتِ، وَ اَشَدُّ مِنْ مَلَكِ الْمَوْتِ الْمَوْتُ، وَ اَشَدُّ مِنَ الْمَوْتِ اَمْرُاللهِ.[27]
مرد شامی از امام حسن مجتبی(ع) مسائلی پرسید و حضرت جواب داد از آن جمله حضرت فرمودند: امّا ده چیزی که بعضی از آنها از بعضی دیگر سختتر است عبارتند از:
۱ـ سختترین چیزی که خدا آفرید سنگ است.
۲ـ و سختتر از آن آهن است.
۳ـ سختتر از آهن، آتش است (که آن را آب میکند).
۴ـ و سختتر از آتش، آب است (که آن را خاموش میکند).
۵ـ و سختتر از آب، ابر است (که آن را حمل میکند).
۶ـ و سختتر از ابر، باد است (که آن را حمل میکند).
۷ـ و سختتر از باد، فرشته است (زیرا که او باد را میفرستد).
۸ـ و سختتر از فرشته، عزرائیل است (زیرا عزرائیل جان فرشته را میگیرد).
۹ـ و سختتر از عزرائیل، مرگ است (زیرا مرگ جان عزرائیل را میگیرد).
۱۰ـ و سختتر از مرگ دستور و فرمان خداست (که مرگ را میمیراند).
خودآزمایی
1- لازمهی ایمان به روز قیامت چیست؟
2- امام حسن مجتبی(ع) درباره مرگ برای مومنان و کفار چه فرمودند؟
3- امام حسن(ع) زهد و حلم را چگونه تعریف کردند؟
4- از دیدگاه امام حسن(ع)، چهار گروه مردم را نام ببرید.
پینوشتها
[1]ـ نهج البلاغه فیض، نامهی ۳۱.
[2]ـ سورهی توبه، آیهی ۳۴ و ۳۵.
[3]ـ سورهی آل عمران، آیهی ۱۴.
[4]ـ بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۲۱.
[5]ـ همان، ج ۶، ص ۱۵۴.
[6]ـ روضة المتّقین، ج ۱، ص ۳۴۸.
[7]ـ بحارالانوار، ج ۶، ص ۱۵۵.
[8]ـ امالی صدوق، ص۱۷۸.
[9]ـ بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۳۳۱.
[10]ـ بحارالانوار، ج ۱، ص ۱۵۶.
[11]ـ بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۱۱۱.
[12]ـ معدن الجواهر، ص ۴۲.
[13]ـ مصابیح الانوار، ج ۲، ص ۲۷۱.
[14]ـ ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۲۴.
[15]ـ ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۲۴.
[16]ـ مجموعه ورّام، ج ۱، ص ۱۳۸.
[17]ـ بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۱۰۶.
[18]ـ ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۱۹۹.
[19]ـ بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۱۰۲.
[20]ـ بحارالانوار، ج ۷۰، ص ۱۰.
[21]ـ بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۱۱۶.
[22]ـ بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۱۰۹.
[23]ـ بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۱۳۸.
[24]ـ بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۱۳۸.
[25]ـ بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۱۰۹.
[26]ـ بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۱۱۳.
[27]ـ بحارالانوار، ج ۱۰، ص ۱۳۱.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله سید محمد ضیاءآبادی