فصل سوم: پاسخ به ده سؤال در محور حجاب | ۱
در اینجا لازم است به چند سؤالی که در مورد حجاب، بسیار در محافل مطرح میشود پاسخ داده شود.
۱ـ میپرسند: حجاب بر خلاف اصل آزادی است که مقدّسترین حق بشر است.
پاسخ اینکه: حجاب اسلامی به معنی زندانی کردن زن و بستن دست او نیست تا مخالف آزادی باشد، بلکه حجاب برای او به خاطر مصالحی به معنی پوشش و بیرون آمدن با کیفیّت مخصوص است که مطابق حقوق طبیعی او است، و این با آزادی صحیح هیچگونه منافات ندارد.
آری اگر منظورتان از آزادی، بیبندوباری است، که زن با هر لباسی بیرون آید و با هر اطواری راه برود و با هرکس بگوید و بخندد، اسلام چنین آزادی را که برخلاف اجتماع و ساختمان بدن زن و مصلحت خانواده است اجازه نداده، بلکه آنرا یکنوع وسیله برای لگد کوب کردن شخصیت و وقار و متانت زن میداند.
۲ـ میپرسند: لزوم حجاب برای زن موجب تعطیل فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی شده و باعث تضییع نیروی زنان خواهد شد.
پاسخ اینکه: باز باید بگوئیم حجاب اسلامی به معنی زندانی کردن و بستن دست زن نیست، زن از نظر اسلام با رعایت پوشش اسلامی، در محیط پاک و سالم میتواند درس بخواند، فعالیتهای اقتصادی، فرهنگی داشته باشد، خیاطی، ریسندگی، قالیبافی، تعلیم و تربیت از کارهائی است که همواره زنان با آن سروکار دارند و اسلام از آن جلوگیری نکرده است.
به علاوه موضوع خانهداری و شوهرداری و بچهداری، مهمترین و سنگینترین کار برای زنان است، و این خود از فعالیتهای اجتماعی میباشد. منظور از پوشش اسلامی این است که زن لذّتهای خود را به بیرون خانه نبرد، و همچون دلقک برای هوسبازان نباشد، که در این صورت باعث رکود فعالیتها و بینظمی و فساد خواهد شد، چنین زنی که رعایت اصول پوشش در اسلام را نمیکند، با خریدن انواع لباسها و ادویههای گوناگون آرایش، و وسائل مطابق مد تازهی دیگر، در حقیقت بزرگترین ضربه را به اقتصاد میزند و ضرر آن به مراتب بیش از ضرر بیکاری زن خواهد بود، با اینکه اسلام نخواسته که زن بیکار باشد، اسلام آئینی است که میفرماید: «بهترین سرگرمی برای مردان شناوری است و برای زنان ریسندگی است».[1]
۳ـ خانم الیزابت تارگود، خبرنگار روزنامهی انگلیسی «گاردِیَن» در ضمن سؤالات، از امام خمینی، آن هنگام که در پاریس بود، پرسید:
«آیا زنها قادر خواهند بود، به طور آزادانه، بین حجاب و لباس غربی، حق انتخاب داشته باشند؟»
پاسخ امام: «زنان در انتخاب فعّالیّت و سرنوشت، و همچنین پوشش خود با رعایت موازینی، آزادند، و تجربهی کنونی فعّالیّتهای ضدّ رژیم شاه نشان داده است، که زنان بیش از پیش، آزادی خود را در پوششی که اسلام میگوید، یافتهاند».[2]
۴ـ میپرسند: حدود پوشش اسلامی را به طور روشن، در مورد چادر و لباسهای دیگر بیان کنید.
پاسخ: آنچه که در پوشش اسلام، واجب است این است که:
همهی بدن زن پوشیده گردد، و به فتوای حضرت امام خمینی (قُدِّسَ سِرُّهُ) صورت و دستها تا مچ استثناء شده است.[3] خواه پوشش با چادر باشد یا لباسهای روپوش بلند و گشاد، البتّه چادر، در صورتی که خوب پوشیده شود، بهترین نوع لباس حجاب است، و در غیر چادر، باید به گونهای باشد که برجستگیهای بدن پوشیده گردد و موجب تهییج هوسها نگردد.
۵ـ میپرسند: آیا نپوشیدن صورت و دستها تا مچ، بطور مطلق بدون هیچ قیدی، جایز است و یا اینکه مقیّد به شروطی است؟
پاسخ: آن مراجعی که، پوشیدن صورت و دستها را واجب نمیدانند، در صورتی است که زن، صورت و دستهای خود را آرایش و زینت نکرده باشد، و اگر آرایش و زینت کرده باشد، واجب است بپوشد.
اینجا است که بسیاری بر اثر عدم توجّه، با اینکه صورت خود را آرایش و به اصطلاح بزک کردهاند، نمیپوشانند، در صورتی که هیچیک از مراجع تقلید، فتوای به جواز صورت زینت شده ندادهاند.
۶ـ میپرسند: محدود کردن زن و او را در پوشش قرار دادن، غالباً موجب عطش شهوی شده، و افراد را تشنهتر خواهد کرد، آیا این چنین نیست؟
پاسخ آنکه: پوشش در اسلام برای زن به معنی محرومیت زن و مرد از ارضاء غریزهی جنسی نیست که موجب عطش بیشتر و انفجار گردد، اسلام برای ارضاء غریزهی جنسی، موضوع ازدواج (دائم و موقّت) را ارائه داده که با اقدام به آن با آن شرائط سهل و آسانی که در اسلام دارد، دیگر عقدهی جنسی پدید نمیآید تا عکسالعمل بد داشته باشد.
ولی به عکس عدم پوشش در زن مایهی تباهی و فساد میگردد چنانکه بالعیان میبینیم که در کشورهائی که حجاب نیست، فساد و تباهی و آلودگیها که از همین رهگذر سرچشمه گرفته بسیار وحشتبار و خانمانسوز است، و به مراتب نسبت به کشورهائی که رعایت حجاب میکنند زیادتر است.
۷ـ میپرسند: اگر حجاب برای جلوگیری از فساد است پس چرا زن در حال نماز، گرچه در اطاق بسته باشد و نامحرمی در آنجا نباشد باید مو و بدن خود را بپوشاند؟
پاسخ اینکه: میتوان گفت: حجاب برای زن بهترین حال زن است، خداوند خواسته زن در نماز، با بهترین حال باشد، و نماز و راز و نیازش توأم با مقدّسترین عمل برای او گردد.
ضمناً وجوب پوشش در حال نماز ـ باتوجّه به نمازهای پنجگانه در پنج وقت در یک شبانهروز، یک نوع تلقین عملی است که زن تمرین پوشش میبیند، و این پوشش برای او عادت میگردد و این نیز درس دیگری از کلاس نماز برای بانوان است، این مطلب وقتی خوب روشن میشود که زنانی را به نظر بیاوریم که اصلاً چادر به سر نگرفتهاند و در این مورد عادتی ندارند، احیاناً در عزای یکی از بستگانش و یا در اماکن مقدّسه که برای زیارت آمدهاند وقتی که چادر به سر میگیرند، هیچ طرز چادر سر کردن را بلد نیستند مکرّر چادر از سرشان به گردنشان میافتد، و یا هنوز از پلههای هتل و مسافرخانه بالا نرفته چادرشان با وضع عجیبی به کمرشان آویزان میگردد.
در اینجا درسهای دیگر حجاب نیز در مکتب نماز برای بانوان هست، مانند اینکه اگر نامحرمی از روی لذّت یا رَیْبه او را میبیند در نماز باید صورت و دستها را نیز بپوشاند، و اگر صدای او را میشنود باید بنابر احتیاط واجب حتّی در نمازهای جهری مانند نماز صبح و نماز مغرب و عشا، صدایش را آهسته کند و برای رعایت بیشتر دستور استحبابی است که در رکوع، زیاد خم نشود، و در سجود خود را کاملا جمع کند، در قیام پاهای خود را به هم بچسباند، و جلوتر از مرد نایستد.[4]
۸ـ میپرسند: با لزوم رعایت حجاب، در موارد بسیاری، مصالح و منافع مهمی از دست خواهد رفت، آیا اسلام در این گونه موارد فکری کرده است؟
پاسخ اینکه: خود حجاب و پوشش برای زن با توجه به همهی جوانب و مقایسه و نسبتسنجی، مصلحت بزرگی برای او و اجتماع و خانواده است، حال اگر مصلحت بزرگتر و مهمتر از آن در میان باشد، اسلام در اینگونه موارد، رعایت حجاب را لازم نمیداند، بلکه گاهی جایز نمیداند.
مثلاً ـ هرگاه دختر و بانوئی در حال غرق شدن و یا سوختن است، مرد بیگانهای در آنجا به سر میبرد، اسلام میگوید: اینجا بر آن مرد واجب است که آن دختر و بانو را نجات بدهد گرچه با بغل گرفتن این کار عملی شود مانعی ندارد و همچنین نجات مرد بیگانه به وسیلهی زن، و همچنین هرگاه بانوئی بیمار شده و پزشک زن نیست، در این مورد اگر دکتر برای معالجه زن نامحرم ناچار باشد او را نگاه کند و دست به بدن او بزند اشکال ندارد، تا آنجا که اگر کسی برای معالجه ناچار شود که به عورت او نگاه نماید بیاشکال است.[5]
مثلاً یکی از مواردی که مصلحت مهمی در کار است، نگاه خواستگار میباشد، برای مردی که میخواهد از دختر یا زنی خواستگاری کند، جایز است او را نگاه کند، در روایت آمده مغیرةبن شعبه از زنی خواستگاری کرد، پیامبر(ص) پس از اطّلاع به او فرمود: . اُنْظُرْ إِلَيْها فَإِنَّهُ أَحْرى أَنْ يَدُومَ بَيْنَكُما: «برو او را ببین اگر او را ببینی برای پایداری و دوام ازدواج شما بهتر است».[6]
و در حدیث دیگری از امام صادق(ع) آمده که شخصی از آن حضرت پرسید: «آیا مردی که قصد ازدواج دارد به مو و زیبائیهای زن مورد نظرش نگاه کند؟».
فرمود «اشکالی ندارد در صورتی که قصد لذّت بردن نداشته باشد».[7]
(درباره کیفیّت نگاه کردن و حدود آن و تکرار آن هر کسی باید به فتوای مرجع تقلید خود رجوع کند).
بنابراین اسلام در همه جا توجّه به مصالح مهمتر داشته است، از این رو میتوان گفت: دستور اسلام در مورد زنانی که به اصطلاح قرآن (در آیه ۶۰ سوره نور) «قواعد» هستند (یعنی بازنشستهاند و دیگر امیدی به ازدواج آنها نیست اگر خودآرائی ندارند جایز است لباس روی خود را بر زمین نهد) به خاطر مصالح است، چه آنکه مصلحت پوشش برای چنان زنان سالخوردهای، چندان مطلوب نیست که به حد لزوم برسد، از آن سو برای آنها آسایش مطلوب است زیرا برای آنان مقید شدن به پوشش، مشکل و زحمت است.
۹ـ میپرسند: دل باید پاک باشد، وگرنه زنان بسیاری هستند که در میان چادر و لفّافه خود را پیچیدهاند ولی بدکاره هستند؟
پاسخ اینکه: ما انکار نمیکنیم که بسیاری از زنانی که پوشش اسلامی ندارند، از جهت ناموسی، پاکدامن میباشند و به عکس زنانی هم با اینکه چادری هستند ناپاک میباشند، ولی آن دلیل بر جواز بیحجابی نخواهد شد، همان زنان پاکدامن اگر پوشش اسلامی نداشته باشند، نقش مؤثّری در فساد جامعه دارند، اگر خود را پاک نگه میدارند، ولی چشم جوانان را نمیتوانند پاک نگهدارند، بنابراین باید برای پاکی اجتماع نیز کوشا باشند.
و در مورد زنان چادری ولی آلوده، اینها در حقیقت ناپاکند و چادر را وسیلهی سرپوش گناه خود قرار دادهاند، و همینها هم در همه حال پوشش اسلامی نداشتهاند و ندارند، وگرنه وضعشان به بدکارگی نمیکشید و اینک هم از چادر به عنوان پوشش بدن از نامحرم استفاده نمیکنند بلکه به عنوان پوشش گناه و عدم شناسائی خود استفاده مینمایند، و باید گفت: اینها دزدان عفّت نام دارند، که این چادر را نیز برای بیعفتی دزدیدهاند، و نباید مسأله آنها را با نقش پوشش اسلامی در حفظ عفّت و اخلاق خلط کرد، چنانکه بر آگاهان پوشیده نیست.
۱۰ـ میپرسند: آیا حجاب، از ضروریّات اسلام است؟
پاسخ: این سؤال را از حضرت امام خمینی(ره) نمودهاند، ایشان در پاسخ فرمود: «اصل حکم حجاب از ضروریّات است، و منکر آن، حکم منکر ضروری را دارد، و منکر ضروری، محکوم به کفر است، مگر اینکه معلوم باشد که منکر خدا و رسول خدا(ص) نیست».
1- آیا حجاب بر خلاف اصل آزادی است که مقدّسترین حق بشر است؟ پاسخ خود را شرح دهید.
2- حدود پوشش اسلامی، در مورد چادر و لباسهای دیگر بیان کنید.
[1]ـ مرآة النساء، ص ۴۷.
[2]ـ صحیفهی نور، ج ۲، ص ۲۵۹.
[3]ـ عروةالوثقی، ص ۶۲۶ (باب مستحبات النّکاح، مسأله ۳۱) باتوجّه به حاشیه امام خمینی بر عروه، ص ۳۲۹ که میفرماید: «و ان کان الجواز لا یخلو من قرب» (یعنی اگرچه جواز عدم پوشش صورت و دستها تا مچ، خالی از نزدیک به حق نیست).
[4]ـ و به فتوای بعضی از مراجع واجب است که زن جلوتر از مرد در نماز نایستد گرچه آن مرد محرم او باشد.
[5]ـ توضیحالمسائل، مسألهی ۲۴۵۱.
[6]ـ جواهر الکلام، کتاب نکاح، ج ۵، ص ۴ ـ جامع ترمذی، ص ۱۷۵ ـ و در بعضی از عبارات آمده «لَوْ نَظَرْتَ إِلَيْها فَإِنَّهُ أَحْرى...».
[7]ـ وسائلالشیعه، ج ۱۴، ص ۵۹.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت