از مهمترین آداب روزه، بهویژه در ماه رمضان، سحرهای آن است؛ چنانکه در حدیث آمده «خدا رحمت کند بر سحورکنندگان»[1] و کمترین مقدار آن، خوردن آب است و هرچه به صبح نزدیکتر باشد، بهتر است و تا شک دارد در صبح، میتواند سحری بخورد، اما همینکه مطمئن شد صبح است، دست از آن بکشد. سماعه از امام صادق(ع) درباره سحری (برای کسی که میخواهد روزه بگیرد) پرسید، امام(ع) فرمود: سحری خوردن در ماه رمضان بهتر است؛ اگرچه به جرعه آبی باشد، اما در روزه مستحبی هر کس دوست دارد، بخورد و هر کس نخواهد، باکی نیست.[2]
و مستحب است که افطار با شیرینی باشد یا آبی نیمگرم که زنگ از دل میبرد و همچنین مستحب است بعد از نماز مغرب افطار کند مگر آنکه منتظر او باشند.
و سعی کند با غذای حلال افطار کند و از طعام شبههناک بپرهیزد و بسیار نخورد و پیش از سیری دست بکشد که فواید گرسنگی و سختی گرسنگی فراوان است.[3] افطاریدادن نیز در این ماه بسیار فضیلت دارد؛ چنانکه در حدیثی از موسی بنجعفر(ع) آمده که «افطاردادن تو، به برادر مؤمن، بهتر از روزهداشتن توست».[4]
گفتن بسم الله الرحمن الرحیم، خواندن سوره قدر، دعاکردن بهویژه خواندن دعایی که در اقبال آمده و مفضلبنعمر آن را نقل کرده است. در روایت است که رسول خدا(ص) به امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «جبرئیل پیش من آمد و گفت: یا محمد! کسی که در ماه رمضان، با این دعا، پیش از افطار دعا کند، خداوند دعای او را مستجاب میکند، گناه او را میبخشد، غم و غصهاش را از بین میبرد، گرفتاریهایش را برطرف میکند، حاجات او را برآورده مینماید، او را به مقصودش میرساند، عمل او را با عمل پیامبران و صدیقین بالا میبرد و در روز قیامت چهره او درخشانتر از ماه شب چهارده خواهد بود. گفتم چه دعایی است؟
جبرئیل گفت: اللهم رب النور العظیم...».[5]
«صوم» واژه عربی برای کلمه روزه است. در آیین یهود روزه جزء اعمالی است که یهودیان برای ذلیل کردن تن و رنجور ساختن آن انجام میدهند.
روزه در تمام اوقات در میان هر طایفه و ملت و مذهب هنگام ورود اندوه و رحمت غیرمترقبه معمول بوده است و میتوان گفت که طبیعت آدمی است که در این مواقع پرورش و نمو را ترک میکند.
در عهد قدیم (کتاب مقدس) بههیچوجه اشارهای نشده که پیش از دوران حضرت موسی روزه بهطور صحیح معمول بوده، همچنین به وجوب و حدود آن تصریحی نیست؛ ولی روزهداران را ستوده است.
قوم یهود اغلب، زمانی که میخواستند اظهار عجز و تواضع در حضور خدا نمایند، روزه میگرفتند و به گناهان خود اعتراف میکردند تا به وسیله روزه و توبه رضای حضرت اقدس الهی را کسب کنند. مخصوصاً در مواقع مصیبت عام، روزه غیرمرسوم قرار میدادند و در اینگونه موارد اطفال شیرخوار و گاهی حیوانات را نیز از خوردن منع میکردند.[6]
عهد قدیم از روزهداشتن فردی، همچون داود، الیاس، دانیال و گروهی دیگر سخن گفته که بیانگر عملی کاملاً متداول برای رسیدن به هدف مورد نظر در میان یهودیان بوده است.
برای نمونه چند عبارت از کتاب عهد قدیم را میآوریم:
«... پس داود برای (سلامت) طفل از خدا استدعا كرد و روزه گرفت و داخل محراب شده، تمام شب بر روی زمین خوابید».[7] «و در روزبیستوچهارم این ماه بنیاسرائیل، روزهدار و پلاسدربر و خاکبرسر جمع شدند».[8]
در تورات برای اولین بار دستور تعنیت (روزه) برای روز کیپور (بخشش گناهان) در دهم ماه تیشری ذکر شده، ولی روزههای دیگر تاریخ یهود با اتفاقاتی که در مسیر خرابی بیتالمقدس (همیقداش) روی داد، مناسبت پیدا میکنند.
تاریخ روزهداری در دین مسیحیت به پیش از قرن هشتم میرسد. روزه در تقویم کلیسا هم ثبت شده و جزء آداب فقهی به شمار میرود.
در اناجیل به وجوب روزه تصریح شده است؛ این کتاب آسمانی روزهدار را ستوده و او را از ریا برحذر داشته است.
سنت یهودی تا زمان حضرت عیسی(ع) به گونههای مختلفش، یعنی پرهیز ازخوراک، سخن و... رایج بوده و پس از وی هم میان حواری او، کسانی که مبلّغ پیامش در مناطق مختلف جهان شدند، رواج داشته است؛ بهطوریکه روزهداری از ویژگیهای حواریون و رسولان پیام عیسی بوده است.
این امر نشان آن است که حضرت عیسی خود در عمل و سخن به روزه توجه داشته و شاگردانش نیز پس از وی به امر روزه توجه کردهاند.
حضرت عیسی بی شک پیش از آغاز رسالتش، همچون یک یهودی، ایام روزهداری در دین یهود مثل روزه روز کیپور را مراعات میکرده و به نظر برخی، او تنها اصول را بیان کرده و وضع قوانین را به عهده کلیسا نهاده است.
چند نکته که در این دین اهمیت دارد، این است که اولاً: در مسیحیت بین دو واژه روزه و پرهیز تفاوت وجود دارد؛ به این نحو که در ایامی که باید پرهیز را رعایت کرد، تنها از مصرف گوشت پرهیز میکنند، ولی در ایام روزه همراه با پرهیز از گوشت، غذای مصرفی و دفعات وعده غذا هم محدود میشود. دوماً: یکی از روزهای مهم در مسیحیت روز عید پاکیا (the easter day) است که به مناسبت قیام حضرت عیسی(ع) از قبر، آن را گرامی میدارند. هفته پیش از این روز «هفته مقدس» گفته میشود که در تعیین بسیاری از روزهها هم نقش مهمی دارد.
نصارا نیز ماه رمضان را روزه میگرفتند و چون با فصل گرمای شدید مواجه شدند، آن را به ماههای شمسی انتقال دادند تا زمان روزه همواره ثابت باشد و با تابستان مواجه نشود و ده روز به آن اضافه كردند، آنگاه یکی از پادشاهان برای حل مشكلی، هفت روز روزه نذر كرد، نصارا آن هفت روز را نیز به آن افزودند و پادشاه دیگری نیز سه روز به آن اضافه نمود كه در مجموع پنجاه روز شد.
بنابراین همانگونه كه حضرت موسی(ع) به فرمان الهی به مدت چهل روز روزه بود، حضرت عیسی(ع) نیز به قوت روح به بیابان برده شد تا ابلیس او را امتحان كند؛ پس چهل شبانهروز روزه گرفت، در نهایت گرسنه گردید.
به نظر برخی افراد، حضرت عیسی(ع) تنها اصول را بیان كرده و وضع قوانین را به عهده كلیسا نهاده است، اما از آنجا که كلیسا در وضع قوانین روزه كند حركت كرده است و در زمانهای مختلف دستورهای كلیساها به وسیله كلیساهای دیگر نقض شده است، همین امر موجب گردید كه كمّیت و كیفیت روزه در مسیحیت همواره دچار تغییر و تحوّل شود. از اینرو روزهای كه در آیین مسیحیت متداول بوده است، چهبسا در حال حاضر منسوخ شده باشد؛ مثل روزه روز جمعه، روزه چهل روز قبل از عید پاك و روزه چهل روز پیش از هفته مقدس.
البته در میان مسیحیان روزه به معنای پرهیز از مطلق خوردن و آشامیدن کمتر وجود داشته و بیشتر روزه را به معنای پرهیز از برخی غذاها و کارها میدانستند، اما آنچه مسلّم است اصل روزهداری در دین مسیح وجود داشته؛ چنانکه از انجیل «لوقا» برمیآید که حواریون مسیح نیز روزه میگرفتند.[9]
و یا در «قاموس کتاب مقدس» آمده است: «بنابراین حیات حواریون و مؤمنین ایام گذشته، عمری مملو از انکار لذات و زحمات بیشمار و روزهداری بود».[10]
در انجیل متی آمده است: «پس از شفادادن حضرت مسیح جوان مصروعی را، فرمود: لیكن جنس این مرض جز به دعا و روزه، بیرون نمیرود».[11]
ـ صائبین یا مندائیان (پیروان حضرت یحیی) در روزهای معینی از سال که آنها را «مبطل» مینامند، از خوردن گوشت، ماهی و تخم مرغ خودداری میکنند؛ ازجمله این روزها 26 و 27 و 28 و 29 و 30 ماه سمبلتا، روزه ششم و هفتم ماه دولا و روز دوم ماه هطیاست.
آنها روزه واقعی را روزهداربودن اعضا وجوارح آدمی میدانند؛ درکتاب کنزاربایا صحف آدم، مقدسترین کتاب مندائیها آمده است:
«ای مؤمنان، برایتان گفتم که روزه بزرگ فقط نهی از خوردن و آشامیدن نیست، بلکه دیدگانتان را از نگاههای هیز و شیطانی و گوشهایتان را از شنیدن حرفهایی که مردم در خانه خود میزنند، برحذر دارید و زبانهایتان را به گفتارهای دروغ و ناپسند نیالایید و...».
ـ زاهدان پیرو آیین جین و آیین هندو برای ایجاد آمادگی روحی در خود، برای برخی جشنها و اعیاد روزه نگه میگیرند، همچنین پارسایان آیین جین بهترین مرگ را مرگ در اثر پرهیز کامل از غذا و آب میدانند و بسیاری از آنها داوطلبانه راه روزهداری را در پیش میگیرند تا بدین طریق به زندگی خود پایان بخشند.
ـ بسیاری از راهبان و راهبههای بوداییمذهب، تنها به یک وعده غذا در روز اکتفا میکردند و اول و نیمه ماه را روزه کامل میگرفتند؛ امروزه مردم عامی بودایی هر ماه چهار بار روزه میگیرند و به گناهان خود اقرار میکنند و در استقبال از سالروز فوت بودا، پنج روز ازخوردن گوشت خودداری میکنند.
ـ لامائیستها در هر ماه روزهای 14 و 15 و 29 و 30 تنها از غذای آردی و چای تناول میکنند ولی پارسایان این مذهب در طول این چهار روز تا غروب آفتاب هیچ نمیخورند.
ـ مردم تبت مراسمی به نام «نانگنس» (روزه مدام) دارند که چهار روز طول میکشد. آنها دو روز اول را با دعا، اقرار به گناهان و تلاوت متون مقدس به سر میآورند و روز سوم پرهیز شدیدی را رعایت میکنند و هیچ نمیخورند، حتی آب دهان خود را هم فرو نمیبرند و این روزه را با دعا و اقرار به گناهان تا طلوع آفتاب در روز چهارم ادامه میدهند.
ـ در میان چینیان بهخصوص پیروان مذهب تائو روزه قلب وجود داشت و برآن بیش از روزه تن تأکید داشتند.
پیروان مکتب کنفوسیوس روزهداری را به عنوان آمادهسازی خود برای بهتر انجام رساندن اوقات پرستش ارواح نیاکان مورد توجه داشتند.
ـ در مصر کهن، پس از مرگ پادشاه، رعایای او روزه میگرفتند و از مصرف گوشت، نان، گندم، شراب و نیز از استحمام، تدهین (مالیدن روغن به موی سر) و بستر نرم و هر تفریحی خودداری میکردند.
ـ قبایل بومی آمریکا معتقد بودند روزهگرفتن در کسب هدایت و راهنمایی از روح اعظم مؤثر است و از جمله مراسم عزاداری آنها پرهیز از غذا بوده است. همچنین در نزد بسیاری از اقوام کهن پرهیز از آشامیدن وخوردن به عنوان ابزار ندامت به درگاه خدا (یان) و به عنوان فدیه و کفاره گناهان محسوب میشد. مردم مکزیک امساک از غذا را به عنوان کفاره گناهان بهجا میآوردند و مدت آن از یک روز تا چند سال متفاوت بوده است و پارسایان آنها در هنگام بروز مصیبتی عام، ماهها راه امساک را درپیش میگرفتند. زرتشتیان پس از مرگ یکی از نزدیکان، مدت سه شب از پختن یا خوردن گوشت پرهیز میکردند.[12]
1- کدام عامل موجب گردید كه كمّیت و كیفیت روزه در مسیحیت همواره دچار تغییر و تحوّل شود؟
2- مهمترین امور هنگام افطار و سحری را بیان کنید.
[1]. تهذیب، ج4، ص198، ح 2.
[2]. سَأَلَ سَمَاعَةُ أَبَاعَبْدِاللهِ(ع) عَنِ السَّحُورِ لِمَنْ أَرَادَ الصَّوْمَ؟ فَقَالَ: أَمَّا فِي شَهْرِ رَمَضَانَ فَإِنَّ الْفَضْلَ فِي السَّحُورِ وَ لَوْ بِشَرْبَةٍ مِنْ مَاءٍ وَ أَمَّا فِي التَّطَوُّعِ فَمَنْ أَحَبَّ أَنْ يَتَسَحَّرَ فَلْيَفْعَلْ وَ مَنْ لَمْ يَفْعَلْ فَلَا بَأْسَ؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص135، ح 1985.
[3]. هشت در بهشت، ص331.
[4]. أَبِيالْحَسَنِ مُوسَى(ع) قَالَ: فِطْرُكَ أَخَاكَ الصَّائِمَ أَفْضَلُ مِنْ صِيَامِكَ؛ کافی، ج4، ص 68، ح2.
[5]. مراقبات، ص 208.
دعای نور: مِمَّا خَرَجَ عَنْ صَاحِبِ الزَّمَانِ(ع) زِيَادَةٌ فِي هَذَا الدُّعَاءِ إِلَى مُحَمَّدِبْنِ الصَّلْتِ الْقُمِّيِ ـ اللَّهُمَّ رَبَ النُّورِ الْعَظِيمِ وَ رَبَّ الْكُرْسِيِّ الرَّفِيعِ وَ رَبَ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ وَ مُنْزِلِ التَّوْرَاةِ وَ الْإِنْجِيلِ وَ رَبِّ الظِّلِّ وَ الْحَرُورِ وَ مُنْزِلِ الزَّبُورِ وَ الْقُرْآنِ «254» الْعَظِيمِ وَ رَبِّ الْمَلَائِكَةِ الْمُقَرَّبِينَ وَ الْأَنْبِيَاءِ الْمُرْسَلِينَ أَنْتَ إِلَهُ مَنْ فِي السَّمَاءِ وَ إِلَهُ مَنْ فِي الْأَرْضِ لَا إِلَهَ فِيهِمَا غَيْرُكَ وَ أَنْتَ جَبَّارُ مَنْ فِي السَّمَاءِ وَ جَبَّارُ مَنْ فِي الْأَرْضِ لَا جَبَّارَ فِيهِمَا غَيْرُكَ وَ أَنْتَ خَالِقُ مَنْ فِي السَّمَاءِ وَ خَالِقُ مَنْ فِي الْأَرْضِ لَا خَالِقَ فِيهِمَا غَيْرُكَ وَ أَنْتَ حَكَمُ مَنْ فِي السَّمَاءِ وَ حَكَمُ مَنْ فِي الْأَرْضِ لَا حَكَمَ فِيهِمَا غَيْرُكَ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِوَجْهِكَ الْكَرِيمِ وَ بِنُورِ وَجْهِكَ الْمُشْرِقِ «255» وَ مُلْكِكَ الْقَدِيمِ يَا حَيُّ يَا قَيُّومُ أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذِي أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرَضُونَ وَ بِاسْمِكَ الَّذِي يَصْلُحُ عَلَيْهِ الْأَوَّلُونَ وَ الْآخِرُونَ يَا حَيّاً قَبْلَ كُلِّ حَيٍّ وَ يَا حَيّاً بَعْدَ كُلِّ حَيٍّ وَ يَا حَيّاً حِينَ لَا حَيَّ يَا مُحْيِيَ الْمَوْتَى وَ يَا حَيُّ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ يَا حَيُّ يَا قَيُّومُ أَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارْزُقْنِي مِنْ حَيْثُ أَحْتَسِبُ وَ مِنْ حَيْثُ لَا أَحْتَسِبُ رِزْقاً وَاسِعاً حَلَالًا طَيِّباً وَ أَنْ تُفَرِّجَ عَنِّي كُلَّ غَمٍّ وَ هَمٍّ وَ أَنْ تُعْطِيَنِي مَا أَرْجُوهُ وَ آمُلُهُ إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِير؛ مصباحالمتهجد، ص227.
[6]. یوئیل، ج2، ص16.
[7]. دوم سموئیل، باب 12/16/15.
[8]. نحمیا، باب 9/1.
[9]. تفسیرنمونه، ج1، ص634.
[10]. قاموس كتاب مقدس، ص 428.
[11]. انجیل متى، باب 67، آیه 21.
[12]. دائرةالمعارف تشیع، ج 8، ص 371؛ المیزان، ترجمه محمد باقر موسوی همدانی، ج3، دارالعلم، ص8؛ سوره بقرة، آیه 183؛ روزه درادیان، رمضان تجلی معبود، سازمان تبلیغات اسلامی، ص196؛ كتاب مقدس یهودیان؛ هاكس، جیمز، قاموس كتاب مقدس، ج 1، ص427.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله ابراهیم امینی